این بیماری که خسارت اصلی آن در مناطق مرطوب بیشتر است در نقاط مختلف کشت کاهو در ایران مخصوصا در خوزستان همه ساله خسارت زیادی چه در مزرعه و چه در موقع حمل محصول به آن وارد میآورد. این بیماری از مدتها پیش در ایران وجود داشته، در بهار 1343 و زمستان 1342 در کاهوهای شمال ایران به شدت شایع شد و خسارت آن را نصف تا ثلث محصول تخمین زدند.
در اسفند 41 و بهار 42 بطوری که این بیماری در مزارع کردکوی شایع بود که زارعین به علت شیوع بیماری از برداشت محصول خودداری کردند. در نقاط دیگری مثل گرگان ، مازندران ، گیلان تا آستارا بیماری گزارش دادهاند. در جنوب ایران در برازجان و خوزستان که مرکز کشت کاهو زودرس میباشد نیز بیماری خسارت زیادی وارد میآورد.
علائم بیماری
در روی برگهای کاهو لکههای کوچکی در ابتدا به رنگ سبز کمرنگ بوده و به تدریج تغییر رنگ یاخته و به رنگ قهوهای درمیآید. این لکهها غالبا مدور بوده و در وسط آنها نسج گیاه خشک و نکروز شده و در بعضی از نمونهها این لکهها به صورت دوایر متحدالمرکزی درمیآیند. عموما لکهها دارای هالهای شفاف در اطراف خود میباشند در شرایطی که رطوبت محیط زیاد باشد و در مدتی که شدت بیماری زیاد باشد لکهها به یکدیگر متصل شده و تمام سطح برگ را فرا میگیرد بطوری که کاهو ارزش بازاری خود را از دست میدهد و طعم و مزهاش نیز تغییر میکند. بیماری معمولا از نوک برگها به طرف پایین و از برگهای خارجی و حسن به برگهای مرکزی پیشروی میکند.
مشخصات قارچ عامل بیماری
فرم غیر جنسی قارچ عامل بیماری لکه قهوهای کاهو از تیره Dematiaceae و ژانر Stemphylium میباشد. کنیدیفرها به رنگ قهوهای دارای دیواره عرضی میباشد. در روی کنیدیفرها کنیدهایی به رنگ قهوهای مایل به سیاه تشکیل میشود. شکل کنیدیها بیضی یا چهار گوش و یا مستطیل بوده ولی عموما دارای شکل غیرمنظم میباشند. این کنیدیها دارای دیوارههای عرضی و طولی بوده و اغلب طح خاری آنها دارای خارهای ریزی میباشند. فرم جنسی این قارچ از تیره pleosporaceae است. این فرم قارچ در داخل برگهای مرده و پوسیده بوجود میآید. در محیط آزمایشگاه نیز توانستهاند این حالت از قارچ را ایجاد نمایند.
بیولوژی قارچS.botyosum
این قارچ هم به صورت پارازیت و هم به صورت ساپروفیت در روی قسمتهای مختلف گیاهان زندگی میکند. تظاهرات زندگی آن در ابتدای فعالیت به صورت لکههای رنگ پریده و سپس به صورت لکههای قهوهای مدور در سطح برگ کاهو که یکی از میزبانهای آن میباشد دیده میشود. در سطح این لکهها کنیدیفرو در انتهای آن کنیدی در اثر طویل شدن جدار خارجی کنیدیفر بوجود میآید. بدین ترتیب که موقع جوانه زدن اسپور جدارهای داخلی از خارجی جدا شده و باعث رشد کنیدی میشود.
کنیدیها به علت سبکی توسط باد ، آب و یا عوامل دیگر به آسانی منتشر میشود و بیماری از بوتهای به بوته دیگر و از مزرعهای مزرعه دیگر منتقل میگردد. اسپورهایی که در محل مناسب قرار گیرند تندش پیدا کرده و از راه روزنهها وارد گیاه میزبان خود میشوند و وجود خراش و یا زخمها برای آلودگی لزومی ندارد. میسلیوم حاصله از تندش کنیدی در پارانشیم برگ گسترش یافته ولی معمولا حدود رشد آن در روی برگ زنده محدود نمیشود. در این تماما برگ خشکیده و قارچ فاصله بین سلولها و داخل سلولها را پر میکند. از هر اسپور پس از جوانه زدن 1 تا 2 لوله تندش خارج شده و با ایجاد رشتههای میسلیوس وارد روزنه و پارانشیم برگ میشود، دوره کمون بیماری فقط یک تا دو روز میباشد.
وقتی رشد قارچ کامل شد تولید کنیدیفر و کنیدی میکند که هر دو به رنگ قهوهای میباشند، این اندامها از سطح برگ خارج شده و با انتشار خود بیماری را در مزارع و اطراف منتشر میکند.
مرحله ساپروفیتی از موقعی شروع میشود که برگهای مبتلا به سطح زمین میافتند. در اثر وجود رطوبت کافی قارچ رشد خود دو مرتبه شروع نموده و ایجاد پریتس مینماید که این پریتسها حاوی آسک و آسکوسپورهایی هستند که فصول نامساعد را میگذرانند و بیماری را از سال به سال دیگر منتقل میکنند. پرتیسهای این قارچ پس از 2 تا 3 هفته از کشت در محیط غذایی (P.D.A) محیط کشت سیب زمینی بوجود میآیند که در داخل آنها آسکها و آسکوسپورها به خوبی قابل تشخیص میباشند.
مبارزه
بهترین راه مبارزه مصدوم نمودن بقایای گیاهان سال قبل است، چون در روی این اندامهای بیمار است که قارچ زمستان را به سر برده و با ایجاد پریتس بیماری را برای سال بعد نگه میدارد. این مورد بهترین راه شخم عمیق است. کنترل آبیاری نیز در کم کردن بیماری موثر است. چون این بیماری در مناطق مرطوب سرعت در مزرعه منتشر میشود باید بلافاصله پس از مشاهده اولین آ ثار بیماری کاهوها را با سمومی مثل زینب یا لوفاکول به نسبت 1.5 تا 2 در هزار هر 15 روز یک بار سمپاشی نمود بطوری که آخرین سمپاشی 20 روز قبل از برداشت محصول انجام پذیرد.